اصول کلی سخنرانی و ویژگی های سخنران

عاقل آنچه را که می داند ، نمی گوید ؛ ولی آنچه را که می گوید ، می داند. ارسطو

سخن بدون پشتوانه ، یعنی گزاف گویی . اُرد بزرگ


الرحمن علّم القرآن خلق الا نسان علّمه البیان .
( سوره الرحمن / آیات 4-1)
خداوند بزرگ ،قرآن را یاد داده و انسان را آفریده و قدرت بیان و تکلم را به او عطا فرموده است.
امیر بیان حضرت امام علی ( علیه السلام ) می فرماید: « ما الا نسان لولا اللسان الا صورت ممثّلة اوبهیمة مهملة» ( میزان الحکمه، ج8، ص 490)
اگر در انسان زبان گویا آفریده نشده بود و آدمی قدرت تکلم نمی داشت او چیزی جز تصویر ممثّل یا حیوانی متروک ومهمل نمی بود .

در روز گاران قدیم فنّ خطابه یکی از فنون ارزشمند محسوب می شد ه و برای خطیب و گوینده ای که در جمع حضاّر، پر جوش و خروش و تحریک کننده ومؤثر سخن براند احترام فراوان قایل بوده اند .
در دنیای امروز نیز با اینکه برای تبلیغ و رساندن احکام و دستورات دین و عقاید وا فکار و اندیشه ها و پیامها و خواسته ها ، ابزار و وسایل زیادی کشف و ابداع شده است و نسل آ دمی می تواند از راههای گوناگون تبلیغات و اطلاع رسانی کند. فنّ خطابه و سخنوری برای مبلّغین و گویندگان همچنان از اهم امور مورد نیاز است و برای هر ناطقی که می خواهد بر اریکه ی سخن قرار گیرد ، فرا گیری اصول و قواعد و نکته های فن خطابه لازم و ضروری می نماید تا کلامش زیبا و جالب و نافذ و مؤثر باشد و مخاطبان را به قبول مقاصد و عقاید خود وا دارد .


گه گه خیال در سرم که این منم
ملک عجم گرفته به تیغ سخنوری

( سعدی)

 هر بیانی چه زبانی و شفاهی وچه کتبی و نوشتاری ، یک موضوع عام وکلّی دارد ( که در خطابه عنوان سخن است ودرکتاب و مقاله همان نام کتاب و عنوان مقاله می بوده باشد) ونیز مقدمه وپیشگفتاری و چندین عنوان فرعی ویا چندین باب و فصل و بخش دارد ودر آخر هم نتیجه ای .

عنوان کلّی که یک جمله ی بسیار کوتاه ویا یک شبه جمله ویا حتی یک کلمه است ، نما ینده ی تمام مطالبی است که در جریان سخنرانی گفته می شود ویا در کتابی نگاشته می شود ، و عناوین فرعی که در کتابها ، معمولا در اول یا آخر کتاب فهرست می گردد نماینده ی مطالب ذیل عنوانها است ،
افراد فهیم و تیز هوش ، از عنوان کلّی که در ابتدا القاء می گردد پی می برند که خطیب چه می خواهد بگوید ، وبا خواندن نام کتاب ویا عنوان های فرعی و نتیجه ی آن حد س می زنند که چه مطالبی در آن کتاب جمع آ وری شده است ، چون نام کتاب و عناوین خاص آن عصاره و فشرده و خلاصه ی مجموع مطالب آن کتاب می بوده باشد ، مثلا عنوان « سراج التواریخ» (که اثر وزین و گرانسنگ تاریخی ملا فیض محمد کاتب هزاره می باشد) عصاره ی مطالبی است که در پنج جلد تدوین یافته و تاریخ افغانستان را به بررسی نشسته است.
و بدین لحاظ فهرست خوانی نوعی از مطالعه ودر یافت مطالب محسوب می شود و افرادی که فرصت مطالعه ی تفصیلی ندارند از این نوع مطالعه استفاده می کنند .
بنا براین عناوین کلّی و نکات و دستوراتی را که در باره ی فن خطابه در اختیار دوستان قرار خواهم داد هر کدام نماینده ی مطالب بسیاری است که باید با دقت و تعمق به آن بنگرید واز مجمل مفصل را بخوانید .

طرح سخنرانی :


سخنرانی بر سه پایه استوار است :
الف- مقدمه = در آمد : یعنی چگونه باید سخنرانی را آغاز کرد ؟ می توان سخنرانی با یکی از راههای معمول زیر شروع کرد:
1- با نقل قصّه ی جالب توجه و مربوط به موضوع صحبت .
2- با طرح سؤال یا سوالاتی .
3- با ذکر حقایق جالب توجه وبر انگیزنده ی حس کنجکاوی .
4- با نقل قول از بزرگان .
5- با خواندن یک یا چند بیت شعر .


ب- موضوع = متن : یعنی قسمت اصلی سخنرانی که اندیشه ها و عقاید را بیان می کند ، مثال می آورد و مقایسه می کند ، موضوع سخنرانی دامنه ی وسیع دارد ، واهم آن موارد ذیل است :
1- سیاسی : که سیاستمداران ، نمایندگان پارلمان و... در زمینه ی مسایل کشوری و جهانی سخنرانی می کنند .
2- قضایی : ...
3- نظامی : سخنران ، فرمانهای نظامی را برای مقامات بالا یا افراد زیر فرمان ، به صورت گزارش یا دستورات بیان می نماید .
4- علمی : سخنران در زمینه های علمی و ادبی بحث می کند .
5- دینی : احکام و مسایل دینی برای آگاهی سامعین بیان می گردد.
6- یکی از اعیاد ملّی یا مذهبی .
7- یکی از نویسندگان و شاعران معاصر .
8- یکی از مخترعان و مکتشفان و دانشمندان .
9- یکی از هنرمندان .
10- یک موضوع تاریخی.
11- رسمی ناپسند ومذمومی که باید از بین برود .
12- یکی از مشکلاتی که در شهر یا منطقه وجود دارد .
13- یک موضوع جهانی مانند لزوم تفاهم میان ملتها .
14- آزادی فکر ، بیان، قلم، و نقش و تأثیر آن در پیشرفت فرهنگ و تمدن .
و....


ج- نتیجه گیری و پایان دادن به سخنرانی :
1- خلاصه کردن مطالب گفته شده و ذکر نکات لازم .
2- خواندن شعر مناسب و بجا و زیبا ویا نکته ی شاعرانه .
3- یاد آوری آیاتی از کتاب آسمانی .
4- ستودن شنوندگان .سپاس گزاری از آنان .
5- به فعالیت وا داشتن شنوندگان .
6- ذکر مطلب شیرین و خنده دار .
7- اوج گرفتن و مطالب و نکات مؤثر گفتن .
8- نتیجه ی مناسب گرفتن و تهییج شنوندگان به اجرای آن .


خصوصیات لازم برای سخنران :


الف- خصوصیات روشنگری و روشنفکری:
1- بصیرت و دانایی .
2- قضاوت درست .
3- قدرت تفکر و تحلیل.


ب- خصوصیات عاطفی و جسمی :
1-اثبات افکار و عقاید و احساسات .
2- کنترل احساسات .
3- قدرت و توانایی جسمی .


ج- خصوصیات اخلاقی :
1- راستی و درستی .
2- جرأت و شهامت .
3 - اعتماد به نفس .
4 – خجالت نکشیدن .
5- صمیمیت و وفاداری.

د- خصوصیات اجتماعی:
1- خون گرمی و خوش مشربی.
2- تحمل و برد باری و تساهل و تحمل شنیدن عقاید دیگران .
3- اظهار همدردی .


معیارها و نکات و دستورات لازم :
1- چیزی برای گفتن داشته باشیم .
2- اصول بلاغت را فرا بگیریم = سخن را رسا و بدون ضعف تألیف ادا کنیم ، با مقتضای حال و مقام مجلس و مخاطبان سخن بگوییم ، سخن را خوشایند و زیبا ادا کنیم تا شنوندگان را نرنجانیم .
3- قواعد فن خطابه را یاد بگیریم .
4- زیاد مطالعه کنیم و اطلاعات لازم را فرا هم کنیم، معلومات تاریخی ، علمی ، هنری،ادبی و محفوظات الفاظ زیبا و آیات و روایات و اشعار و ضرب المثلها و حکایات زیاد داشته باشیم تا بتوانیم طرح حقایق و مطالب کنیم شنوندگان را ترغیب و اقناع نماییم .
5- زیاد تمرین کنیم تا روان وبی تکلف سخن بگوییم .
6- در سخن گفتن باید سه مرحله را بپیماییم:
الف: باید بدانیم که چه بگوییم ، خلق و ایجاد معانی کنیم چون تا معانی نباشد لفظی نیست.
ب: باید بدانیم که بچه ترتیب بگوییم ، معانی ذهنی را چگونه طرح بندی کنیم ، از کجا شروع نماییم ، موضوع مورد نظر را چگونه پر ورش دهیم و تجزیه و تحلیل کنیم و چگونه به پایان برسانیم .
د: باید بدانیم که معانی ذهنی را در قالب چه الفاظ و عباراتی بریزیم، وبه بیان دیگر : چه لباسی بر تن مفاهیم و مطالب مورد بحث بپوشانیم .
7- کلمات مبتذل و رکیک و توهین آمیز بکار نبریم .
8- سعی کنیم لغات و کلمات را در جاهای مناسب بکار ببریم .
9- کلمات مهم را با تأکید و محکم ادا کنیم .
10- جملات مبهم را با آوردن مثال روشن نماییم .
11- بعد از بیان هر نکته ی مهمی کمی تأمل کنیم .
12- از استعمال کلمات تردید آمیز مانند : بنظر من ، شاید ، گویا ، ممکن است ، احتمال دارد ، از چند حال بیرون نیست ، و امثال اینها خود داری نماییم ، چون از نفوذ کلام می کاهد .
13- هرگز چنین نگوییم : « فکر می کنم گفتنی هارا گفته باشم و بهتر است به کلام خود خاتمه بدهم » چون مارا کم مایه جلوه می دهد .
14- هرگز شکسته نفسی و اظهار عجز نکنیم ، و نگوییم « من سخنران نیستم ، کوچکتر از آنم که بتوانم در جمع شما صحبت کنم ، حرفی برای گفتن ندارم ، آماده ی نطق نیستم ، مطالب در خور شأن مجلس در ذهن ندارم و....چون شنوندگان طبعا چنین قضاوت خواهند کرد ، هرچند مطالب عالی و مفید بگوییم جدّی نخواهند گرفت .
15- باید کلام رابا جمله های حساب شده و متین وجدی شروع کنیم ، تا شنوندگان تا پایان مشتاق شنیدن باشند .
16- تکیه کلامهای مثلا ، بالاخره ، فهمیده شد ، توجه بفرمایید و...را ترک کنیم .
17- از استعمال کلمات و جملات عامیانه پرهیز نماییم .
18- در حین سخنرانی به فکر زیبایی الفاظ و جمله ها نباشیم که از اصل مطلب منصرف و منحرف می شویم ، ادا کردن الفاظ و جملات زیبا را بر اثر تمرین و ممارست یاد بگیریم بطوری که در حین سخنرانی بدون فکروبی تکلف الفاظ و جملات زیبا برزبان ما جاری و ساری شود .
19 – از کلی گویی و مجمل گذاردن مطلب خودداری کنیم .
20- از حاشیه روی بی جا پرهیز کنیم و موضوع اصلی سخنرانی تحت الشعاع امثال و حکایات و شواهدی که برای اثبات موضوع می آ وریم قرار نگیرد ، و اکتفا به قدر لازم شود، وسعی کنیم تهیه ی عالی ویک انجام عالی برای سخنرانی پیدا کنیم و بقیه را کوتاه نماییم .
21- به سخنان و مطالبی که می گوییم خود ایمان و اعتقاد داشته باشیم ، چون گفته اند : «سخنی که از دل برخیزد بردل نشیند ».
22- آنچنان صحبت نماییم که شنوندگان منظور مارا درک نماید.
23- اگر جلسه مرکّب از اهل سواد و عوام است رعایت سطح فکری اکثر را نماییم واز دستور « کلّم الناس علی قدر عقولهم » پیروی کنیم .
24- سخنان خود را با اظهار نظر صاحب نظران قوّت بخشیم .
25- با ذکر منابع و مدارک ، سخنان خو د را مستند نماییم .
26- شنوندگان را نادان وکم اطلاع تصوّر نکنیم ، اما در عین حال آنان را چنان فرض نماییم که نسبت به موضوع مورد نظر ما چیزی نمی دانند و جمع شده اند که از ما بشنوند.
27- از سبک و روش سخنرانی دیگران تقلید نکنیم .
28- سخنرانی خود را قبلا تدوین و یادداشت نماییم .
29- عناوین وسر فصلهای مطالب سخنرانی خود را در ورق کوچکی بنویسیم وبا خود داشته باشیم چون هم باعث قوّت قلب می شود وهم اینکه با نگاهی به آن مطلبی نا گفته نمی ماند ، ولی حتی الا مکان به یاد داشت مان نگاه نکنیم ، چون شنونده را کسل می کند.
30- از تجربه ی سخنوران نامی و مشهور استفاده نماییم .
31- قبل از وقت در باره ی آنچه می گوییم همواره بیندیشیم وسعی کنیم طرح را مناسب تر کنیم .
32- در حین سخنرانی همواره جلب توجه شنونده نماییم .
33 - اگر خسته هستیم سخنرانی نکنیم .
34- قبل از سخنرانی خستگی ها و گرفتاریها وپریشانیها را از خود دور کنیم تادر حین سخنرانی گرفتار ی و خشم و پریشانی و حواس پرتی و...نداشته باشیم .
35- اگر در حین سخنرانی حواس مان پرت شد اندکی صبر کنیم .
36- شتاب نکنیم و نفس بکشیم وبه پیش برویم .
37- قبل از شروع سخنرانی کمی مکث نماییم تا توجه شنوندگان را جلب کنیم .
38- قبل از سخنرانی غذای زیاد نخوریم و زیاد گرسنه هم نباشیم .
39- لباس مرتب و تمیز بپوشیم و سر و وضع مان را برابر کنیم.
40- لبخند بر لب داشته باشیم .
41- آنچنان با شنوندگان روبرو شویم که احساس کنند از دیدن آنان خوشحالیم .
42- از خود ستایی پرهیز نماییم .
43- رفتار مان متین وموقر باشد.
44- نگاه خود را بین شنوندگان تقسیم کنیم وبه هر سو نظر کنیم .
45- حرکات سرودست خودرا با گفتار مان مناسب نماییم .
46- در حین صحبت تا هنگام ضرورت ، آب ننوشیم .
47- هیچ ژیستی در موقع سخنرانی بخود نگرفته عادی وراست با یستیم.
48- اگر ایستاده سخنرانی کنیم بهتر است مگر در صورت ضرورت.
49- در حین سخنرانی باموی وریش و سبیل و دکمه لباس و تسبیح و... بازی نکنیم چون موجب انحراف توجه شنوندگان از موضوع و مطالب سخنرانی می شود .
50- در حین سخنرانی ، پهلوی مان و مقابل چشم حضّار کسی ننشیند .
51- اگر جلسه دایره ای است ، طرفین میز سخنرانی مان کسی نباشد .
52- گل و گلدان ، عکس و پوستر وهرچیزی که جلب توجه شنوندگان کنند روی میز و جلوی منبر سخنرانی مان نباشد.
53- اگر مکان سخنرانی بزرگ و شنوندگان کم باشند ، شنوندگان باید جلو ی میز خطابه جمع بنشینند .
54- در جلسات بزرگ باید از بلند گو استفاده کنیم .
55- اگر افراد مستمع کم باشند باید اتاق کوچک در نظر گرفته شود و بدون بلند گو صحبت کنیم .
56- با صدای رسا و واضح صحبت کنیم .
57- صدای مان را بطور مناسب بلند و پایین نماییم وبا آهنگ یکنواخت صحبت نکنیم .
58- زیاد نیرو و انرژی مصرف نکنیم و باید طوری صحبت کنیم که تا پایان سخنرانی انرژی لازم را داشته باشیم .
59- در حین سخنرانی بی مورد عصبانی نشده و فریاد نکشیم .
60- وقت و مدت را رعایت کنیم .
61- اگر سخنرانی در موضوعی باشد که باید از آمار و ارقام و جزئیات زیادی استفاده نمود ، آن آمار و ارقام و جزئیات را یادداشت نماییم تا بتوانیم دقیق ارایه بدهیم .
62- سخنرانی را شغل و حرفه ی خود قرار ندهیم بلکه از باب ایفای وظیفه و بیداری و آگاهی و نیازهای جامعه به سخنرانی روی آوریم .
بعد از سخنرانی از خود بپرسیم :
1- آنچه می خواستیم بگوییم چه بود ؟
2- آنچه گفتیم چه بود ؟
3- آنچه دیگران در باره ی سخنرانی ما می گویند چیست ؟
در پایان گفتنی است که اگر موضوع سخنرانی ما عالی و مفید باشد وبا رعایت اصول و ارکان و قواعد و دستورات این فن انجام گرفته باشد ، توسط علاقمندان ضبط واز نوار پیاده خواهد شد و بدون دخل و تصرف ویا با اندک ویرایشی به شکل جزوه واگر چندین سخنرانی پیرامون موضوع واحد یا موضوعات مربوط بهم باشند به صورت کتاب در خواهد آمد و ماندگار خواهد شد .
چنانکه بیشتر آثار بزرگان وسخنوران شهیر مجموعه ی سخنرانی های آنهاست ، مثلا مرحوم علامه محمد تقی جعفری ، مرحوم محمد تقی فلسفی ، مرحوم راشد ، مرحوم شهید مطهری ، مرحوم دکتر علی شریعتی و...کتابهای که مجموعه ی سخنرانی های آن بزرگواران است بیشتر از آثار قلمی شان می بوده باشد .
پس بکوشیم پیرامون موضوعات مهم و بکر و تازه سخنرانی کنیم ، بر طبق قواعد و اصول سخن بگوییم تا به شکل جزوه و کتاب جاودان شود وبه مرور زمان به دیار عدم و فراموشی سپرده نشود .
تــــیر سخــــنت به آب شلیــــک مـــــکن
بیهـــــــوده وبی حــــساب شلیــــک مکن
حرف و عمل تو چون سلاح است وخشاب
هوش دار کـــه بی خشــــاب شلیـــک مکن
« جواد محدّثی»
بدون فرا گرفتن قواعد و اصول فن سخنوری ، سخن گفتن در آب شلیک کردن وبی حساب تیر انداختن وبی خشاب شلیک نمودن است ، وبا ید حساب شده وبا هدف به سخنرانی بپردازیم .
سخن بهتر از گوهر آبدار
چوبر جایگه بربرندش بکار
« فردوسی »